صالح نجفی در مقدمه مجموعه حاضر می نویسد :مجموعه "فیلم به مثابه فلسفه" کوششی است (هرچند ناکام) برای تامل در آنچه فیلمها بیان میکنند و ذات سینما نسبت دارد و البته که میتوان گفت تامل در سینما به تعبیری ، تامل در همهچیز است : تامل در نحوه ادراک دنیایی که در آن زندگی میکنیم و کمتر چیزی در آن یافت میشود که بهنحوی با سینما مرتبط نباشد. هر رابطهای که برقرار میکنیم، مادهی بالقوهای است برای فیلمنامهای که شاید روزی به فیلمی بدل شود. هر تنشی که از سر میگذرانیم ممکن است وجهی دراماتیک داشته باشد. آیا میتوان رمانها را بهگونهای خواند و فیلمها را بهگونهای دید که دیگر انواع تنش در آنها برجسته شود؟ تنشهایی که به جهت سیطره تنش دراماتیک، یا به قولی رژیم بازنماییگرا - ارسطویی، واپس زده میشوند. این در ضمن معمیاری سلبی است برای سنجش ظرفیت فلسفی فیلمهای سینمایی. اگر فیلمهای سینمایی را منهای تنشهای دراماتیک آنها بخوانیم، چه چیزی برایشان میماند؟ . . . . . .
0 نظر