شور هستی
داستان دانشی که به سختی کسب شد
نامه ای در 22 سالگی به چارلز داروین میرسد که از او که به تازگی از کمبریج فارغ التحصیل شده است میخواهد به عنوان یک طبیعیدان با کشتی سلطنتی بیگل که عازم نقشه برداری از دور دنیاست همراه شود. ایروینگ استون در کتاب شور هستی گام به گام زندگی داروین دانشمند تئوری پرداز را دنبال میکند و در گزارش داستانی خود از مردی حکایت میکند که به سرعت جوانی را پشت سر گذاشت و با شتاب وارد بزرگسالی شد و با دانشی که در طول سفرهای دریایی با وسایل نقشه برداری خود به سختی کسب کرده بود، توانست به صورتی حیرت انگیز با آفریده های بیشمار طبیعت و مجموعه ای از موجودات جدید که امکان دسترسی به آنها وجود نداشت، آشنایی پیدا کند و با کتاب خود «منشا انواع» بحثهایی پایان ناپذیر درباره تکامل در افق اندیشه بشری پدید آورد.
درباره نویسنده
ایروینگ استون متولد 1903 در سان فرانسیسکو نویسنده زندگینامه نویس آمریکایی است که کتابهای رنج و سرمستی: داستان زندگی میکل آنژ، شور زندگی: داستان زندگی ونسان ونگوک و شور ذهن: داستان زندگی زیگموند فروید را به نگارش درآورده است.
گشتی در کتاب
شبی در ساحل خوابید و روز بعد را صرف جمع آوری انواع گدازه بازالتی سیاه، خاکستر آتشفشانی، صدفهای قدیمی و حشراتی که نام آنها را نمیدانست کرد. از کاکتوسها، بوته ها، پرنده ها، ایگواناهای دریایی که ابتدا چندش آور به نظر میرسیدند ولی بعد به سبب آن که با مهارت در آب دریا سر میخوردند و از دست تنها دشمن خود یعنی کوسه ها جان به در میبردند، مورد توجه قرار گرفتند، نیز نمونه برداری کرد. سپس برای پختن غذا در آفتاب داغ بازگشت. موهای چارلز زیر تابش آفتاب سوزان گرمسیری، به رنگ قرمز متمایل به طلایی درآمده بود، حال آن که در سرمای تیرادل فوئگو بر اثر یخ زدن به تیرگی گراییده بود.
0 نظر