نگاهی به رمان ایرادی در کار است
رمان پلیسی با چاشنی علمی تخیلی
اگر دوست دارید یک ماجرای جذاب و عجیب با چاشنی علمی تخیلی بخوانید، داستان بلک ،قهرمان ایرادی در کار است، را دنبال کنید. بلک هم یک قاتل بیرحم است و هم یک آدم معمولی صاحب شرکت غذاهای گیاهی که به ناگهان سر از پروازی نامانوس درمیآورد.
در ژوئن ۲۰۲۱، رویدادی جنجالی در پرواز پاریس - نیویورک زندگی صدها زن و مرد را زیر و رو میکند. فرود اجباری و قرنطینهکردن مسافران و خدمه در یک فرودگاه نظامی نشان میدهد که ایرادی در کار است....
درباره نویسنده
اروه لوتهلیه برنده گُنکور سال ۲۰۲۰ که مهمترین جایزه ادبی فرانسه است، دارای مدارک عالی تحصیلی در زمینههای زبانشناسی، فلسفه و ریاضیات است. او همچنین طنزنویسی تلخ (برنده جایزه سال ۲۰۱۳) و روزنامهنگاری شناختهشده در حوزه نقدِ آشپزی و سینما است.
لوتهلیه از سال ۱۹۹۲ عضو نهضت ادبی اولیپو است، که در سال ۱۹۶۰ توسط رمون کِنو و فرانسوا لو لیونه بهوجود آمد. پیشینه فرهنگی و ادبی ـ علمی درخشان و تجربه دیرینه او در اولیپو موجب شد که در سال ۲۰۱۹ به ریاست این نهضت ادبی برگزیده شود.
رمان «ایرادی در کار است» به عقیده قریب به اتفاق منتقدین ادبی نقطه اوجی است برای نهضت ادبی اولیپو و یکی از شاخصترین رمانهای قرن بیست و یکم ادبیات فرانسه است.
برشی از کتاب
بلک می داند که زمان نقشی بنیادین دارد. گذراندن پانزده دقیقه در آشیانه کافی ست تا بتواند از نقطه ضعف دستگاه امنیتی بهره برداری کند و بگریزد و هفت دقیقه برای اینکه با خودروی قدیمی اف- با وجود گذاشتن رد پا در پارکینگ پایگاه هوایی، این خودرو هنوز مرسوم ترین وسیله نقلیه است.- خود را به نیویورک برساند. کوله پشتی که همچنان تنها بار سفرش است و در کنار آن گوشی همراه یک بار مصرف خود که در پاریس خریده بود را در اختیار خدمه پرواز هواپیما قرار نداد. و از نمونه برداری برای آزمایش ژنتیک دی. ان. ای هم توانست بگریزد. پس از آنکه در ساعت دوی بامداد به نیویورک رسید، گذرنامه استرالیایی پرواز رفت خود را در زباله دانی خیابان انداخت، خودرو را در خیابانی نیمه تاریک گذاشت و پس از پاک کردن اثر انگشتهایش از روی فرمان و صندلی و برای احتیاط بیشتر، آن را به آتش کشید.
یک شب تابستان است با گرمایی توان فرسا، اما بلک شگفت زده در روزنامه ی مربوط به ۲۴ ژوئن می بیند که درجه حرارت نشان از گرمایی منطقی دارد و نه شدید. سپس به یک کافه اینترنت شبانه روزی در منهتن می رود و خبرهای آخرین ماه ها را دنبال می کند و در می یابد که روز بیست و یک مارس در دهکده ی کوگ شخصی به نام فرانک استون به قتل رسیده است؛ یکی قراردادش با بلک را به مرحله اجرا گذاشته است. می خواهد نگاهی به حساب های بانکی مخفی خود بیندازد، که در می یابد همه ی رمز واژه ها تغییر کرده است. در صفحه ی فیسبوک، سری به رستوران پاریسی خود و سپس صفحه فلورا می زند. روی عکسی که در تاریخ ۲۰ ژوئن به اشتراک گذاشته شده، مردی خیلی شبیه خودش را می بیند که دخترش را روی زانوان خود نشانده و نوار زخم بندی روی پیشانی دارد. و فلورا زیر عکس اسب کوچکشان، زیرنویس کرده: پونی، این شکارچی درنده.
0 نظر