دکتر فاستوس
سرمای رایش سوم و آلمان رو به نابودی
آدریان لِوِرکون که ابتدا الهیات میخواند گام در راه مطالعه موسیقی میگذارد و آهنگسازی پیشه میکند. شبی در خلوت اتاق پذیرایی کنار پنجره مشغول مطالعه درباره موتسارت است که سرمایی شدید احساس میکند. نوایی غریب به آدریان میگوید که آلمانی و فقط آلمانی سخن بگوید و برای خودش کلاه و روی انداز بیاورد، چرا که بزودی برودت آغاز خواهد شد. ملاقات آدریان و اهریمن که از این اتاق آغاز میشود به پیمانی با شیطان می انجامد...
درباره نویسنده
توماس مان، نویسندهی آلمانی متولد ۱۸۷۵ در جوانی تاریخ و ادبیات و اقتصاد سیاسی خواند و با پشتکار بالایی آثاری مانند تریستان، گرسنگان، تونیو کروگر، ساعت دشوار، در آینه، والاحضرت، فونتان پیر، شامیسو و مرگ در ونیز را به رشته تحریر درآورد. کوه جادو در سال ۱۹۲۹ جایزهی ادبی نوبل را برای این نویسنده به ارمغان آورد.
گشتی در کتاب
آه آلمان تو نابود میشوی و من امیدهایت را به یاد میاورم. مرادم همان امیدهایی است که ترا تحریک میکرد. –احتمالا بی آنکه در آن سهیم شوی.- این امید که دنیا ترا پس از آن هزیمت تقریبا نه چندان شدید و پس از استعفای قیصر، در مقامی رفیع که مستحقش هستی جای دهد. این امید که پس از سنواتی چند به رغم رفتار پر سر و صدایت و به رغم فقر دیوانه کننده و با توحش به نمایش گذاشته ات و تورم افسار گسیخته به نظر میرسد داری سر و سامان میگیری.
0 نظر